«حمید نوری»؛ آینه تمامنمای شارلاتانیسم جمهوری اسلامی
- حمید نوری که متهم به همکاری در کشتار زندانیان سیاسی ایران در سال ۶۷ است، در «دفاعیات» خود تصویری روشن از وقاحت و دروغگویی و جنایات دستگاه امنیتی و قضائی جمهوری اسلامی به نمایش گذاشت.
- حمید نوری مدعی شده که اتهامات این پرونده متوجه ۸۵ میلیون ایرانی عزتمند و باشرافت است که وی به نمایندگی از آنها در این دادگاه متهم شده و «خدا» با اوست!
- حمید نوری در حالی خود را آرام و سرخوش و خندان و «خوشتیپ» و «باهوش» و «پولدار» معرفی کرده که به گفته خودش هنگام دستگیری در فرودگاه استکهلم به شدت وحشتزده شد و «تمام وقایع» زندگیاش را در نظر آورد!
- حمید نوری کشتار۶۷ را «داستان ساختگی»، «تهوعآور» و «مسخره» خوانده و همزمان درباره جنایات و رانتخواری در جمهوری اسلامی به نکاتی قابل توجه اعتراف کرده است.
- وی مدعی شده اگر به ایران برگردد صد درصد بازداشت و زندانی خواهد شد.
شنبه ۶ آذر ۱۴۰۰ برابر با ۲۷ نوامبر ۲۰۲۱
حمید نوری از مقامات پیشین قوه قضاییه متهم است که در کشتار هزاران زندانیان سیاسی از سازمان مجاهدین خلق و گروههای چپ در تابستان ۱۳۶۷در زندان گوهردشت کرج نقش داشته است. او ۱۸ آبان ۹۸ با یک پرواز مستقیم از ایران وارد فرودگاه استکهلم شد و بر اساس پرونده شکایتی که پیشتر علیه او گشوده شده بود، بازداشت و روانه زندان شد.

حمید نوری پس از آنکه دو سال حکم بازداشت وی مرتب تمدید شد، سرانجام در ۱۰ اوت ۲۰۲۱ در برابر دادگاه قرار گرفت که گفته میشود تا آوریل سال آینده ادامه خواهد داشت. پس از آنکه دادگاه شهادت شاکیان و شاهدان را که از زندانیان سیاسی سابق و یا خانوادههای زندانیان سیاسی اعدامشده هستند شنید، وی فرصت یافته تا در چهار روز به دفاع از خود بپردازد. وی در روزهای سهشنبه و چهارشنبه و جمعه ۲۳ و ۲۴ و ۲۶ نوامبر به دفاع از خود پرداخت و به پرسشهای دادستانی پاسخ داد. قرار است چهارمین جلسه دفاعیات وی دوشنبه ۲۹ نوامبر برگزار شود.
دروغ، انکار، وقاحت و پُرگویی!
حمید نوری در «دفاعیات» خود تصویری روشن از وقاحت و دروغگویی و جنایات دستگاه امنیتی و قضائی جمهوری اسلامی به نمایش گذاشت. او که روز اول تلاش میکرد «بیتفاوت» و «خندان» باشد در سومین روز که میبایست به پرسشهای دادستانی پاسخ بدهد چنان عصبی شد که دادگاه به وی درباره شیوه حرف زدنش هشدار داد. حمید نوری در مجموع، روش دفاعیات خود را بر دروغ و انکار و همچنین سفسطه و پرگویی گذاشته است. او به تعریف داستانهایی مشابه «بحر طویل» میپردازد که اصلا ربطی به دادگاه ندارند وهیچ نکتهای را به سود خودش نیز روشن نمیکنند!
وی در نخستین دفاعیاتش گفته اصلا زندانی به نام «گوهردشت» وجود ندارد و کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ «داستان ساختگی»، «تهوع آور» و «مسخره» است. حمید نوری درباره حضورش در زندان گوهردشت هم گفته یکبار که به زندان گوهردشت رفته بود متوجه شد آنجا نیز فردی به نام حمید هست که نام مستعار او نیز عباسی بود.
یک روانکاو در ایران درباره پریشانگوییها و رفتار ضد و نقیض حمید نوری در دادگاه به کیهان لندن میگوید که بطور کلی او در روز نخست میخواسته بحثها را به انحراف بکشاند و تا میتواند وارد گفتگوی مستقیم نشده و مجبور به توضیح جزییات نشود و اطلاعاتی ناخواسته ندهد که مورد استنطاق و سوالات بعدی قرار بگیرد. یعنی بخشی از گفتهها نوعی گریز اطلاعاتی است. فراموش نکنیم که او یک نیروی امنیتی- قضایی در جمهوری اسلامی بوده و قطعا آموزشهایی دیده است.»
با اینهمه به عقیده این روانکاو بخش دیگری از رفتارها و پریشانگوییهایی حمید نوری به ساختار فکری و روانی او باز میگردد. حمید نوری در حالی خود را آرام و سرخوش و خندان و «خوشتیپ» و «باهوش» و «پولدار» معرفی کرده که به گفته خودش هنگام دستگیری در فرودگاه استکهلم به شدت وحشتزده شد و «تمام وقایع» زندگیاش را در نظر آورد. به عقیده این روانکاو «اینکه روی هوش و خوشتیپی و مقبول بودن خود و اینکه توانسته خیلی پول در بیاورد مانور داده نشان میدهد که او همواره احساس حقارت خیلی شدید داشته و این احساس را با خودشیفتگی میپوشاند. این نشان میدهد بینش این آدم فوقالعاده پایین است. برای مثال هرگاه درون فردی صدایی باشد که هیچوقت مورد توجه نبوده، با لاف و گزاف آن را به نمایش میگذارد. یا مثلاً وقتی میبینیم روی باهوش بودن خودش تأکید میکند، نشان میدهد که نه تنها در کودکی و نوجوانی، بلکه در بزرگسالی و در همین سیستمی که کار میکرده نیز دچار این احساس بوده که از وی سوء استفاده میشود و به همین دلیل به شدت برای به رسمیت شناخته شدن از سوی دیگران کمبود دارد. این موضوع نیز که در ازای این احساس حقارت و جدی گرفته نشدن، از فرصت استفاده کرده تا تجارت سیمان راه بیندازد، به زخمهای حقارت بر میگردد.»
شخصیت ضداجتماع و بدون عذاب وجدان
حمید نوری مدعی شده که اتهامات این پرونده متوجه ۸۵ میلیون ایرانی عزتمند و باشرافت است که وی به نمایندگی از آنها در این دادگاه متهم شده و «خدا» با اوست! روانکاو ساکن ایران در همین ارتباط به کیهان لندن میگوید: «یک موضوع دیگر در خودشیفتگی این فرد، موضوع «استحقاق» است؛ او متقاعد است که «همیشه حق با من است!» «استحقاق» در روانشناسی یک طیف است که درجهای از آن لازم است اما وقتی بیش از حد میشود، فرد را دچار مشکلات متعدد میکند که یک جنبهی آن نداشتن عذاب وجدان است! یعنی دستاویزی به فرد میدهد که عذاب وجدانهای او را پاک میکند. همچنین در کنار خودشیفتگی، در این فرد نشانههایی از شخصیت ضداجتماعی نیز وجود دارد. افراد ضداجتماع زیاد دروغ میگویند و فریبکارند و عذاب وجدان هم ندارند! کسی که در کشتار ۶۷ دست داشته بطور مشخص یک شخصیت ضداجتماع و حتا ضد عرف دارد.»

این روانکاو در ادامه توضیح میدهد: «یکی از ویژگیهای این افراد اینست که عوامفریب هستند. مثلا وی یکجا در دفاعیات گفته اتهامات و پرونده و دادگاه را علیه میلیونها ایرانی میداند. بخشی از این ادعا به آموزشهای امنیتی و ایدئولوژیک او بر میگردد و بخشی به موضوع «استحقاق» که برای این افراد ایستان در کنار «حق» (خودشان) و علیه «باطل» (دیگران) است. حمید نوری چنان در ایدوئولوژی جمهوری اسلامی ذوب شده که همه هویت خود را در جمهوری اسلامی میبیند که بخش مهمی از آن اینست که ما همواره «حق» هستیم و هرچه غیر از ما «باطل» است! پس به این نتیجه میرسد که یک دادگاه علیه او، دادگاهی علیه یک ملت است! یعنی تصور میکند که «من جزیی از ایدئولوژی جمهوری اسلامی هستم، پس هر کس به من حمله کند یا به من اتهام وارد کند، به ایدئولوژی حمله کرده یا اتهام وارد کرده پس علیه ملت اقدام کرده! اتفاقا با این ادعا وی ناخواسته اعتراف میکند که زمانی که در خدمت رژیم بوده از جمله در کشتار ۶۷، هرگونه اقدام از صدور حکم و دستور تا اعدام را به راحتی انجام میداده است! چون موضوع برایش بر سر «حق و باطل» است و مشخص است که وقتی یک نفر «حق» مطلق باشد پس با باطل هر کاری که دلش میخواهد انجام میدهد. به راحتی زندانی میکند، مصادره میکند، شکنجه میکند، اعدام میکند، ترور میکند. اساسا انسان وقتی بخواهد عمل شنیع و هولناکی را انجام دهد باید برای خودش توجیه بسازد؛ چه توجیهی از این بالاتر که «ما حق هستیم و آنها باطل هستند! پس اعدام میکنیم!» به نظر من او هیچگونه عذاب وجدان ندارد و اصلا نمیتواند بفهمد چه بلایی سر آن زندانیان و خانوادههای آنها آورده است! او آنچه را مرتکب شده، جنایت نمیداند بلکه برحق و عمل حق علیه باطل میداند!»
لباس سپید حقنمایی بر درونِ سیاه یک قدرتطلب
حمید نوری که روز نخست دفاعیاتش سپیدپوش در دادگاه حاضر شد و به هوش و تیپ و ثروت خود میبالید، روز جمعه ۵ آذر در سومین جلسه دفاعیات به موضوع «مأمور و معذور» متوسل شد. او حتا مدعی شده اگر به ایران برگردد صد درصد بازداشت و زندانی خواهد شد.
به عقیده این روانکاو «لباس سپید و خندهها و بیتفاوتی از سوی یک متهم میتواند «جبران افراطی» و «واکنش وارونه» برای شستشوی گناه یا جرم ارتکابی باشد اما در مورد حمید نوری این رفتار او یک ویترین است که خود را به نمایش بگذارد: ببینید، من حق هستم، من آدم خوب هستم، من بیگناه هستم! و بعد تلاش میکند ثابت کند که این ویترین، واقعیت اوست. روی آوردن وی از سنین نوجوانی به این نظام به او قدرت میداده. او یک فرد برتریطلب است و نظامی که قدرت را قبضه کرده بهترین سیستم برای ارائه این قدرت و برتری به چنین شخصیتی است.»
دفاع مداوم حمید نوری از جمهوری اسلامی و رهبران آن و تکرار همان زبان و بیان وعباراتی که ۴۲ سال است از بلندگوهای رژیم تبلیغ میشود، یکی دیگر از نکات قابل توجه دفاعیات وی در دادگاه استکهلم است. موضوعی که از سوی روانکاو به این شکل توضیح داده میشود: «در ذهن حمید نوری به نظام نباید کوچکترین خدشهای وارد شود. او هویت خود را در هویت جمهوری اسلامی میبیند. اگر نظام خدشه بردارد، او خدشه بر میدارد. پس تمامقد از نظام دفاع میکند؛ حتا دفاع از نظام به او حس برتری میدهد. او فقط در پول و تیپ و هوش احساس برتری نمیکند بلکه نظامی هم که مثل هیچ نظام دیگری نیست، به وی حس برتری میدهد!»
این روانکاو در پایان میگوید: «البته برای تحلیل شخصیت حمید نوری باید بررسیهای روانشناختی دقیق انجام شود و میبایست نظام باورها و عقاید او را بررسی کرد. بطور کلی اما او دارای بینش بسیار پایین در کنار مکانیسم دفاعی خیلی شدید است. وی یک فرد به شدت رواننژند (نوروسیس) است. این افراد که خود را «انا الحق» و «یکپارچه شده با امر قدسی» میدانند به هذیانگویی هم میافتند. آنها باورهایی دارند که با عرف و فرهنگ ناسازگار است و شاید برای ما خندهدار باشد اما برای خودشان بسیار جدیست! نکته مهم اینست که افرادی مانند حمید نوری در این حکومت کم نیستند و با همین هذیانها چرخهای مملکت را در دست دارند. چون هذیان آنها از واقعیت دور است، مملکت به چنینن وضعیتی افتاده! ممکن است ما فکر کنیم دارند دغلکاری میکنند اما خودشان باور دارند که «برحق»اند. من معتقدم جمهوری اسلامی یک نظام بیمار و بیمارپرور است و قلمرو بیماران شخصیتی را در اختیار دارند که حمید نوری فقط یک نمونه از آنهاست!»
بیهوده نیست که با وجود سکوت سنگینی که جمهوری اسلامی در ارتباط با این دادگاه در پیش گرفته، روز جمعه ۵ آذر که حمید نوری در پاسخ به پرسشها عصبی شد و به تناقضگویی افتاد، وابستگان جمهوری اسلامی اعم از اعضای خانواده نوری و سفارتچیها به تهدید خبرنگاران پرداختند. به گزارش کیهان لندن، روز جمعه محل دادگاه پر از مأموران سفارت جمهوری اسلامی بود و یکی از خبرنگاران تلویزیونی از سوی پسر حمید نوری تهدید شد. همچنین همکارانی که مصاحبههایی برای کیهان لندن تهیه کردهاند از سوی مأموران سفارت مورد اعتراض قرار گرفتند و تهدید شدند: بالاخره ایران که میآیید!
روشنک آسترکی
https://kayhan.london/fa/?p=265161